1 اجتناب از به كار بردن زور و فشار: هرگاه وارد مشاجره و اعمال فشار به نوجوانان شدید، بدانید كه بازنده خواهید شد. اگر در مواردی با نوجوانان اختلاف پیدا كردید، به جای وارد آوردن فشار بكوشید قوانینی وضع كنید كه از طریق آن اختلافهایتان را برطرف سازید. برخی والدین با فرزندان خود مشاجره میكنند و انتظاردارند همیشه پیروز شوند و فرزند خود را وادار سازند تا به آن چیزی كه آنها صحیح میدانند، عمل كند. این والدین همواره در حال نبرد با فرزندانشان هستند ولی هیچگاه پیروز نمیشوند.
گاهی اوقات بهتر است شیوههای كنترل را تغییر دهیم. اگر نوجوان به نصیحتی گوش فرانمیدهد به جای مجبور ساختن وی به اطاعت و تقلید، بهتر است در بعضی خواستهها كه خطری ندارد بگذاریم راهی را كه ما نادرست میدانیم، بپیماید و پیامدهای آن را پذیرا شود. از این طریق میتوانیم همكاری وی راجلب كنیم.
2 بهبود گسترش روابط: با توجه به اینكه نوجوانان تمایل زیادی به صحبت كردن با والدین خود ندارند، برقراری ارتباط با آنها دشوار است. متاسفانه بخش عمدهای از گفتگوهای والدین با فرزند نوجوان خود نیز در نصیحت كردن، اصلاح اشتباهات و آموزش به آنها خلاصه میشود. از این رو آنان سخنان شما را بیشتر به عنوان یك سخنرانی تلقی میكنند تا یك ارتباط دوستانه. برای بهبود این روابط باید مكالمات خود را بر دلبستگیهای آنها متمركز كنیم مانند: ورزش، موسیقی، لباس و... برای برقراری چنین ارتباطی با فرزندان خود وقت آزاد و كافی به این امر اختصاص دهید.
3 مدارا كردن با نوجوانان: اگر بتوانیم كاری كنیم كه فرزندمان احساسات، دلبستگیها و ناراحتیهای خود را آشكار سازد، فرصت مناسبی برای مدارا با او و پرهیز از به كاربردن زور و فشار خواهیم داشت. برای مثال اگر درخواست ما از او این باشد كه در تمیزكردن پنجرهها به ما كمك كند و درخواست او از ما این باشد كه آخر هفته او را به تماشای فیلمی ببریم، بهتر است هر دو از توسل به زور برای رسیدن به خواسته خویش خودداری كرده و برای رسیدن به هدف معامله كنیم. در مدارا و معامله طرف بازنده و برنده مطرح نیست بلكه هر دو طرف برنده هستند. نیازهای فرزند خود را بشناسید و سعی كنید در ازای هر درخواستی كه از او دارید، شما نیز پاسخگوی یكی از نیازهای او باشید. با استفاده از این روش میتوانید به فرزند خود بگویید كه من از نیازهای تو اطلاع دارم و تو نیز از نیازهای من. اگر تو با من همكاری كنی من هم با تو همكاری می كنم ولی اگر همكاری نكنی نمیتوانی از من انتظار همكاری داشته باشی.
4 پرهیز از ایجاد عصبانیت: همه نوجوانان گاهی عصبانی و سركش میشوند و این احساسات را به شكلهای گوناگون نشان میدهند. والدین باید به فرزندان خود كمك كنند تا احساسات و خشم آنها به صورتی مناسب ظاهر شود و از انباشتهشدن عصبانیت در آنها جلوگیری به عمل آید.
5 لاف نزدن: والدین به شكلهای گوناگون تناقضات و بیثباتی گفتارهای خود را نشان داده و موجب گیجشدن فرزندان خود میشوند و رفتارهای خاصی چون گوش ندادن به گفتههای والدین را در فرزندانشان سبب میشوند:
- اگر سر موقع به خانه برنگردی، پاهایت را قلم میكنم.
- اگر در درسهایت پیشرفت نكنی، سال آینده تو را به مدرسه نمیفرستم.
- اگر اذیتم كنی، دیگه دوستت ندارم.
شماحتما مثالهای فراوان دیگری سراغ دارید كه والدین در سخنی كه میگویند، جدی نیستند و قصد ندارند آن را اجرا كنند. نكته مهم این است كه كودكان نیز متوجه این مساله میشوند. بنابراین تهدیدهایی از این قبیل نه تنها موجب ترك رفتار نخواهد شد بلكه كودك شما به رفتار خود ادامه داده، در نهایت این شما هستید كه عقبنشینی خواهید كرد.
6 اغراق نكردن: اغراق در گفتار والدین یكی از عوامل پیدایش بیثباتی در خانوادههاست:
- تو هیچ وقت موفق نمیشوی گواهینامه رانندگی بگیری...
- تا وقتی دیپلم بگیری، نمیدانی چطور از تلفن استفاده كنی...
والدین عصبانی شده و قولهایی میدهند یا تهدیدهایی میكنند كه قادر به انجام آنها نیستند. سخنی میگویند یا كاری میكنند اما بیدرنگ از كرده خود پشیمان میشوند. با این رفتارها به فرزند خود آموزش میدهند كه به حرفهایی كه میزنم، توجه نكن و آنها را جدی نگیر چون به آن عمل نخواهم كرد.
تعداد مشاهده
(863)
نظرات
(0)